مرد مست به خانه آمد

آنقدرمست بودکه گلدان قیمتی که زنش به آن خیلی علاقه داشت راندید و به گلدان برخورد کرد  و گلدان شکست

پیش خود گفت حتما زن فردا برای گلدان کلی داد و بیداد میکند همانجاخوابش برد.

صبح که ازخواب بیدارشد یادداشتی را روی یخچال دید: عزیزم صبحانه موردعلاقتو روی میز چیدم الانم رفتم بیرون تا برای ناهار مورد علاقت چندتا چیز بخرم دوست دارم عشقم”

مرد با تعجب از پسرش پرسید این یادداشت چیه! چرا مادرت ناراحت نشده

پسر گفت دیشب که مست بودی مامان بغلت کرد بذارتت روی تخت تو عالم مستی گفتی خانم به من دست نزن من متاهلم...

”بسلامتی همچین مردایی”

کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام

                         یک باشگاه زیبایی افکار هم داشته باشیم

مشکل امروز ما اندام ها نیست... افکارهاست...!

اگر کسی را نداشتی که به او فکر کنی به آسمان بیندیش

                               زیرا درآن کسی هست که به تو می اندیشد...

 اگر در یک زمان عاشق دو نفر شدی

نفر دوم را انتخاب کن ...

زیرا اگر به راستی عاشق اولی شده بودی

به دومی دچار نمی شدی ...

 

جانی دپ

  نعره ی هیچ شیری خانه ی چوبی را خراب نمی کند؛

من از سکوت موریانه ها می ترسم ...!

      جهان سوم جایی است که مردمش؛

به فکر" آمدن" یه روز خوب هستند نه " آوردنش "...!

میشل فوکو

عازم يک سفرم ، سفری دور به جايی نزديک

سفری از خود من تا به خودم

 مدتی هست نگاهم به تماشای خداست و اميدم به خداوندی اوست …

فرار از خود

شاید ساده ترین كار باشد

اما روزی خواهیم فهمید

كه سخت ترین چیز این است

كه خودت نباشی..

     عکس‌های قشنگ، دلیل بر زیبایی تو نیست...

ساخت دست عکاس است...

  درونت را زیبا کن که مدیون هیچ عکاسی نباشی.

  "مرحوم خسرو شکیبایی"

   امروز ما آدم ها به جای اینکه دنبال خواب راحت باشیم

         دنبال تخت خواب راحت هستیم  ،

                زندگی قشنگ شده اما خوشمزه نیست.....