ک ل ک س ی و ن
 
 
یک شنبه 28 / 9 / 1393برچسب:, :: 20:14 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

یه روز یه کفش قهوه ای خیلی خوشرنگ دید، ازش خیلی خوشش اومد با اینکه واسش تنگ بود و پاشو میزد خریدش...

فروشنده گفت نگران نباش جا باز میکنه مدتها گذشت اما اون کفش جا باز نکرد با خودش گفت تو مسیرایی کوتاه میپوشمش اما بازم اذیت میکرد پاشو زخم میکرد ولی  خیلی دوسش داشت تا بالاخره یه روز اون کفشو کنار گذاشت .....


 واسه جا باز کردن اون کفش بیمورد تلاش میکرد اون کفش سایز پاش نبود درسته خیلی میخواستش ولی به دردش نمیخورد .....


خلاصه از اون کفش هیچی واسش نموند جز زخمهایی که روی پاهاش گذاشته بود.....


بعضی از ادمها هم درست همینطورن باید کنار گذاشتشون چون به سایز قلب ادم نمیخورن حالا هر چقدرم دوستشون داشته باشیم و حتی باهاشون زندگی کنیم فقط باعث آزار روحی و قلبمون میشن !!!!!!!!!!!!

 



 

چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند

که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند…

بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند

و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است،

به دو قور باغه دیگر گفتند که چاره ای نیست! شما به زودی خواهید مرد.

.

دو قورباغه این حرف ها را نادیده گرفتند

و کوشیدند که از گودال بیرون بپرند

اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند

که دست از تلاش بردارید. شما خواهید مرد!

پس از مدتی یکی از دو قورباغه دست از تلاش برداشت

و به داخل گودال پرتاب شد و مرد.

اما قورباغه دیگر

همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد….

.

بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که دست از تلاش بردار

اما او با توان بیشتری تلاش می کرد و بالا خره از گودال خارج شد .

وقتی از گودال بیرون آمد، معلوم شد که قورباغه نا شنواست.

در واقع او تمام این مدت فکر می کرده که دیگران اورا تشویق می کنند!

.

.

.

.

.

این جمله شعار امروز ماست:

.

ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند …

 

 



چهار شنبه 10 / 9 / 1393برچسب:, :: 19:35 ::  نويسنده : سهیلا افشاری


ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟


مﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﻋﺰﯾﺰﻡ؟ !


ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﯼ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﻡ ﮔﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻪ !

 

ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻩ ، ﻣﻨﻢ ﻫﻤﻪ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﻡ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﺨﺮﻡ .


ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ ، ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻭﺷﯿﻢ .


ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻩ ، ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﯾﺪ .


ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺭﻭ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﺋﯽ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﯼ؟


ﭘﻮﻝ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺷﻤﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﻋﺎﻟﯿﻪ ، ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﺕ !


ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺮ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻮﻥ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻨﻢ؟ !


ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﻮﻕ ﺗﺨﺼﺺ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻣﻐﺰ ﺑﻮﺩ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻋﻤﻞ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻫﯿﭻ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ .


ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ .


ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﭘﺴﺮﮎ ﺻﺤﯿﺢ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ .


ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺭﻧﺴﺖ ﮔﺮﻭﭖ ﺭﺋﯿﺲ ﺳﺎﺑﻖ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﻧﻮﻓﺮ ﺍﻟﻤﺎﻥ .. ﭼﻨﺪﯼ ﭘﯿﺶ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺭﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﻋﻠﻤﯽ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﺮﺩ ....


ﻭ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩ ﺟﺮﺍﺡ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﺟﺰ..... ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﻣﺠﯿﺪ ﺳﻤﯿﻌﯽ



شنبه 4 / 9 / 1393برچسب:, :: 20:6 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

سکوت گورستان رامیشنوى؟
دنیا ارزش دل شکستن را ندارد
میرسد روزی که هرگز در دسترس نخواهیم بود..
خاک آنتن نمیدهد که نمیدهد.!
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ غصه ﻫﺎﯾﺖ
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻟﺖ  ﺭﺍ ﻧﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ،
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ:
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟
ﭘﺲ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ
ﻋﻤﯿﻖ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺶ
ﻋﻤﯿﻖ
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ
بودن را
ﺑﭽﺶ
ﺑﺒﯿﻦ
ﻟﻤﺲ ﮐﻦ
ﻭ ﺑﺎ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ لبخند بزن..


: ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺣﺴﯿﻦ ﭘﻨﺎﻫﯽ :
..ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ !!.ﮔﺎﻫـــــﯽ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ !!.ﮔﺎﻫــــــــﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ !!.ﮔﺎﻫــــــــــﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ !!...ﮔﺎﻫـــــــــــﯽ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ !!.ﮔﺎﻫـــــــــــــﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ !!..ﮔﺎﻫـــــــــــــــﯽ ﺩﺭ ﺗﻨـــــــﻬﺎﯾﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ !!...ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺭﺳــــــﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﮕــــــــﻮﯾﻢ :ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻤــــــــﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺩﺭﺱ " ﺁﻣﻮﺧــــــــﺘﻪ ﺍﻡ !!..."ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺧﻮﺷﺤـــــﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ !!...ﺷﺎﯾﺪﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ !!...ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺩﻗﻢ ..ﻣـــــــــــــﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ !!...ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ...

 

 



یک شنبه 23 / 8 / 1393برچسب:, :: 21:11 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

 

خواننده ی محبوب پایان بی قراری ها و آغاز آرامشت مبارک.

 



یک شنبه 23 / 8 / 1393برچسب:, :: 19:25 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
و دلم بس تنگ است
باز هم می‌خندم

آنقدر می‌خندم كه غم از روی رود …
زندگی باید كرد

گاه با یك گل سرخ
گاه با یك دل تنگ

گاه باید رویید در پس این باران
گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…

 

 



پنج شنبه 8 / 8 / 1393برچسب:, :: 20:13 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

پروردگارا یاریم کن آنچه را دانسته یا ندانسته میشکنم دل نباشد...

 



جمعه 7 / 8 / 1393برچسب:, :: 19:25 ::  نويسنده : سهیلا افشاری




کوبنده شب
 
 
اخیرا  محققان ناسا  اعلام کردند ستاره های جدیدی کشف کرده اند که به علت جرم بسیار زیاد صدایی همچون زدن طبل می دهند و نام آنها را کوبنده شب نهادند که با توجه به این مطلب درسوره طارق می خوانیم:

( والسماء و الطارق و ما ادراک ما الطارق)

سوگند به آسمان و ستاره کوبنده و تو چه می دانی ستاره کوبنده چیست؟

 



چهار شنبه 5 / 8 / 1393برچسب:, :: 20:57 ::  نويسنده : سهیلا افشاری



کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم

 


السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین



دو شنبه 26 / 7 / 1393برچسب:, :: 20:26 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

آنگاه که دوست داری کسی همواره به یاد تو باشد, به یاد من باش که همواره به یاد تو هستم.

(بقره 152)

 



دو شنبه 26 / 7 / 1393برچسب:, :: 20:8 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

مرد مست به خانه آمد


آنقدرمست بودکه گلدان قیمتی که زنش به آن خیلی علاقه داشت راندید و به گلدان برخورد کرد  و گلدان شکست


پیش خود گفت حتما زن فردا برای گلدان کلی داد و بیداد میکند همانجاخوابش برد.

صبح که ازخواب بیدارشد یادداشتی را روی یخچال دید: عزیزم صبحانه موردعلاقتو روی میز چیدم الانم رفتم بیرون تا برای ناهار مورد علاقت چندتا چیز بخرم دوست دارم عشقم”


مرد با تعجب از پسرش پرسید این یادداشت چیه! چرا مادرت ناراحت نشده


پسر گفت دیشب که مست بودی مامان بغلت کرد بذارتت روی تخت تو عالم مستی گفتی خانم به من دست نزن من متاهلم...


”بسلامتی همچین مردایی”



دو شنبه 26 / 7 / 1393برچسب:, :: 20:6 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام

                         یک باشگاه زیبایی افکار هم داشته باشیم

مشکل امروز ما اندام ها نیست... افکارهاست...!

 



دو شنبه 26 / 7 / 1393برچسب:, :: 20:4 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

اگر کسی را نداشتی که به او فکر کنی به آسمان بیندیش

                               زیرا درآن کسی هست که به تو می اندیشد...

 



جمعه 23 / 7 / 1393برچسب:, :: 1:5 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

 اگر در یک زمان عاشق دو نفر شدی

نفر دوم را انتخاب کن ...

زیرا اگر به راستی عاشق اولی شده بودی

به دومی دچار نمی شدی ...



 

جانی دپ


 



شنبه 22 / 7 / 1393برچسب:, :: 23:50 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

 

  نعره ی هیچ شیری خانه ی چوبی را خراب نمی کند؛

من از سکوت موریانه ها می ترسم ...!

 



شنبه 22 / 7 / 1393برچسب:, :: 23:44 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

      جهان سوم جایی است که مردمش؛

به فکر" آمدن" یه روز خوب هستند نه " آوردنش "...!

 

میشل فوکو



دو شنبه 19 / 7 / 1393برچسب:, :: 23:51 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 


عازم يک سفرم ، سفری دور به جايی نزديک


سفری از خود من تا به خودم


 مدتی هست نگاهم به تماشای خداست و اميدم به خداوندی اوست …

 



دو شنبه 22 / 6 / 1393برچسب:, :: 2:32 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

فرار از خود

شاید ساده ترین كار باشد

اما روزی خواهیم فهمید

كه سخت ترین چیز این است

كه خودت نباشی..

 



دو شنبه 22 / 6 / 1393برچسب:, :: 2:26 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

 

     عکس‌های قشنگ، دلیل بر زیبایی تو نیست...

ساخت دست عکاس است...

  درونت را زیبا کن که مدیون هیچ عکاسی نباشی.

 

 

  "مرحوم خسرو شکیبایی"

 



دو شنبه 22 / 6 / 1393برچسب:, :: 2:17 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

   امروز ما آدم ها به جای اینکه دنبال خواب راحت باشیم

         دنبال تخت خواب راحت هستیم  ،

                زندگی قشنگ شده اما خوشمزه نیست.....

 



سه شنبه 16 / 6 / 1393برچسب:, :: 22:42 ::  نويسنده : سهیلا افشاری


سوگند به 'روز'
وقتی نور میگیرد
و به 'شب'
وقتی آرام میگیرد
که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام
( ضحی 1تا 3)

افسوس
که هرکس را فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به مسخره گرفتی.
(یس 30)

و از تمام پیامهایم روی برگرداندی
(انعام 4)

و با خشم رفتی و
فکر کردی
هرگزبرتوقدرتی نداشته ام
(انبیا 87)

و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.
(یونس 24)

و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری
(حج 73)

پس چون مشکلات
از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید......
گفتم کمکهایم درراه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی
اما به من شک داشتی .
( احزاب 10)

تا زمین با آن وسعت بر تو تنگ آمد
پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی
و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری،
پس من بسوی تو بازگشتم تا تو نیز بسوی من بازگردی که من مهربانترینم
در بازگشتن.
(توبه118



 

همیشه سکوت ، یک جنایت جنگی ست ...  وقتی ظلمِ ظالم بر مظلوم را می بینی و ساکت می نشینی ...

 



یک شنبه 3 / 5 / 1393برچسب:, :: 19:49 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

دنیا جای خطرناکی برای زندگی است  نه به خاطرمردمان شرور،

  بلکه به خاطر کسانی که شرارتها را می بینند و کاری در مورد آن انجام نمی دهند

 

 



جمعه 21 / 3 / 1393برچسب:, :: 21:12 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

  "ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است ..."

 



 

لبخندبزن: وقتی با خانواده ات دور هم جمع شده اید.. خیلی ها هستند آرزوی داشتن خانواده را دارند…!

لبخند بزن: وقتی داری سرکارت میروی.. خیلی ها هستند دربدر بدنبال کار وشغل هستند.

لبخندبزن: چون تو صحیح و سالم هستی.. خیلی ها هستند دارند بخاطر بازگشت سلامتی شان میلیونها خرج میکنند.

لبخند بزن: چون تو زنده ای وروزی داده میشوی وهنوزفرصت برای جبران مافات داری… مرده هایی هستندآرزوی بازگشت به زندگی رادارندتاعمل صالحی انجام بدهند..اما هیهات!

لبخندبزن: چون تو”خدا”را داری و اورا می پرستی وازاو طلب کمک میکنی… کسانی هستندکه برای گاو سجده میکنند.

لبخندبزن: چون “تو”خودت هستی.. وخیلی ها آرزو دارند که چون”تو”باشند.

لبخندبزن.. و همیشه لبخند بر لبانت داشته باش و خدا راشاکرباش وقناعت پیشه کن وبر تقدیر و مقدرات راضی و تسلیم باش..وهمیشه فرهنگ لبخند را درمحیط زندگی خودت منتشرکن.

 



دو شنبه 13 / 2 / 1393برچسب:, :: 3:9 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

عمری گشتیم به دنبال دست خدا برای گرفتن...

    غافل ار آنکه دست خدا ،

        دست همان بنده اش بود  که نیاز به دستگیری داشت . . .

 



دو شنبه 13 / 2 / 1393برچسب:, :: 3:3 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

حکایت عجیبیست ، رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند. مردم نمی بینند و فریاد می زنند

 



دو شنبه 13 / 2 / 1393برچسب:, :: 2:59 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

منتظر لحظه مناسب نباش همین لحظه رو بگیر و مناسبش کن . . .

 



دو شنبه 13 / 2 / 1393برچسب:, :: 2:51 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

سر بر شانه خدا بگذار

            تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی

                          و نه از بهشت به رقص درآیی

                                     قصه عشق “انسان” بودن ماست . . .

 



دو شنبه 20 / 7 / 1392برچسب:, :: 1:59 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

 

 

جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.
 
دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. ...
 
جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم.
 
هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
 
پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.

 

 

 

 

 

 

 



دو شنبه 20 / 7 / 1392برچسب:, :: 1:54 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

 



دو شنبه 30 / 6 / 1392برچسب:, :: 3:35 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

 

صبورانه درانتظارزمان بمان!

 هرچیز درزمان خودش رخ می دهد 

     باغبان حتی اگر باغش را غرق در آب هم کند 

              درختان  خارج از فصل خود میوه نمی دهند...

 

 



دو شنبه 30 / 6 / 1392برچسب:, :: 3:13 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

یه لیوان بردار

خب...

پرتش کن زمین...

شکست؟؟؟؟

آره...

حالا ازش عذر خواهی کن..

بگو:ببخشید لیوان منظوری نداشتم..دوباره درست شو..

درست میشه؟؟؟

نه...

اینه قصه ی شکستن...

* چه خوبه که همیشه مراقب باشیم تا با حرفی یا نگاهی ...دل یک انسان رو نشکنیم*

 

 

         



دو شنبه 5 / 5 / 1392برچسب:, :: 20:15 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

اگر بچه باشید و آرزو نکنید کاش زودتر بروید مدرسه... می‌توانید از بچگی‌تان لذت ببرید.

اگر نوجوان باشید و آرزو نکنید زودتری دانشجو بشوید می‌توانید از نوجوانی‌تان لذت ببرید.

اگر هر درسی که خوانده‌اید اصرار نداشته‌ باشید که حتماً بروید سر کار می‌توانید از بیکاری‌تان لذت ببرید.

اگر دارید کار می‌کنید و آرزوی آخر هفته و تعطیلات نداشته باشید می‌توانید از کارتان لذت ببرید ولی اگر تعطیلات هستید و نگران تمام شدن‌اش نباشید می‌توانید از تعطیلات لذت ببرید.

اگر وسط مهمانی هستید اگر نگران این نباشید که دیگران راجع به شما چی فکر می‌کنند می‌توانید از مهمانی لذت ببرید.

اگر شروع کردید به رقصیدن به این فکر نکنید که رقص‌تان چه طور به نظر می‌آید می‌توانید از رقصیدن لذت ببرید.

اگر دارید زندگی می‌کنید و نگران این نباشید که وقتی مردید چه اتفاقی می‌افتد می‌توانید از زندگی‌تان لذت ببرید.

 وقتی مردید چون چیزی نیست که نگران‌اش باشید حتماً از مردن‌تان لذت می‌برید.

به طور خلاصه: اگر نگران چیزی نباشید می‌توانید از آن لذت ببرید. اگر نگران این باشید که چرا لذت نمی‌برید یا چرا به اندازه کافی لذت نبردید عمراً از چیزی لذت نمى برید. زندگی منتظر است یک لحظه ساکت بشوید تا بتواند با شما حرف بزند.

همین‌طور چهارزانو روبرویتان نشسته، چانه‌اش را به دست‌هایش تکیه داده و نگاهتان می‌کند. و نگاهتان می‌کند. و نگاهتان می‌کند. و نگاهتان می‌کند. و نگاهتان می‌کند.

 

 



چهار شنبه 27 / 3 / 1392برچسب:, :: 17:17 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

بازرسی میگفت:
به هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى، از روان‌ پزشک پرسيدم شما چطور مي‌فهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟

روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب مي‌کنيم و يک قاشق چايخورى، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار مي‌گذاريم و از او مي‌خواهيم که وان را خالى کند.

من گفتم: آهان! فهميدم. آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگ‌ تر است.

روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زير آب وان را بر مي‌دارد... شما مي‌خواهيد تختتان کنار پنجره باشد؟


********

نتیجه:

1. راه حل هميشه در گزينه هاي پيشنهادي نيست.

2. در حل مشکل و در هنگام تصميم گيري هدفمان يادمان نرود . در حکايت فوق هدف خالي کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پيشنهادي.

3.همه راه حل ها هميشه در تير رس نگاه نيست.

 



سه شنبه 26 / 3 / 1392برچسب:, :: 2:45 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

 

     بیاید برای اصلاح جامعه دست از گله و شکایت برداریم و سهم خود را به خوبی ادا کنیم هر کسی باید از خودش شروع کند ما جامعه  هستیم.

 

 



شنبه 14 / 3 / 1392برچسب:, :: 20:48 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 



جمعه 11 / 2 / 1392برچسب:, :: 1:31 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 



یک شنبه 16 / 1 / 1392برچسب:, :: 3:34 ::  نويسنده : سهیلا افشاری


به نظرشما مفيدترين نوشيدني جهان چيست؟


چای، چای سبز، آب معدني، قهوه ، نسكافه، كاپوچينو، كافه ميكس، دوغ، سکنجبین.لیموناد يا...

هيچ‌كدام از نوشيدني ها جواب صحيح نيست؛

اگر كنجكاو شده‌ايد و مي خواهيد بدانيد جواب اين معما چيست، پس متن زير رابه دقت بخوانيد:

طي تحقيقات پروفسور برديشيف روسي
راز طول عمر رهبران اتحاد جماهير شوروي سابق، هند و كره شمالي نوشيدن، اين آب است. اين پروفسور روسي كه 82 سال سن دارد، درباره چگونگي تهيه اين آب دستور زير را ارائه داده است:

آب معمولی شیر را م
نجمد و سپس آن را از يخچال خارج كرده و اجازه دهيد تا دوباره ذوب شود به اندازه اي كه درون ظرف فقط قطعه يخي به حجم يك تخم مرغ باقي بماند. اين قطعه يخ تمام ناخالصي هاي آب را از جمله موادي كه سلول‌هاي بدن را از بين مي‌برد، به خود جذب مي‌كند. با خارج كردن اين قطعه يخ يكلیوان آب سبك بهدست می آيد كه مفيدترين نوشيدني دنياست و همچنين در طولاني كردن عمر انسان نيز موثراست..

 

 



پنج شنبه 24 / 12 / 1391برچسب:, :: 2:40 ::  نويسنده : سهیلا افشاری

 

            دست به دامن خدا که میشوم...

   چیزی آهسته درون من به صدا میاید که: نترس!

                          از باختن تا ساختن دوباره…


      فاصله ای نیست…

 



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
هاست ویندوز">هاست ویندوز

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کلکسیون و آدرس http://www.collection.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 37
بازدید هفته : 235
بازدید ماه : 234
بازدید کل : 87791
تعداد مطالب : 81
تعداد نظرات : 100
تعداد آنلاین : 1