ک ل ک س ی و ن |
|||
سه شنبه 16 / 6 / 1393برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : سهیلا افشاری
یک شنبه 3 / 5 / 1393برچسب:, :: 20:17 :: نويسنده : سهیلا افشاری
همیشه سکوت ، یک جنایت جنگی ست ... وقتی ظلمِ ظالم بر مظلوم را می بینی و ساکت می نشینی ...
یک شنبه 3 / 5 / 1393برچسب:, :: 19:49 :: نويسنده : سهیلا افشاری
دنیا جای خطرناکی برای زندگی است نه به خاطرمردمان شرور، بلکه به خاطر کسانی که شرارتها را می بینند و کاری در مورد آن انجام نمی دهند
جمعه 21 / 3 / 1393برچسب:, :: 21:12 :: نويسنده : سهیلا افشاری
"ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است ..."
یک شنبه 26 / 2 / 1393برچسب:, :: 1:7 :: نويسنده : سهیلا افشاری
لبخندبزن: وقتی با خانواده ات دور هم جمع شده اید.. خیلی ها هستند آرزوی داشتن خانواده را دارند…! لبخند بزن: وقتی داری سرکارت میروی.. خیلی ها هستند دربدر بدنبال کار وشغل هستند. لبخندبزن: چون تو صحیح و سالم هستی.. خیلی ها هستند دارند بخاطر بازگشت سلامتی شان میلیونها خرج میکنند. لبخند بزن: چون تو زنده ای وروزی داده میشوی وهنوزفرصت برای جبران مافات داری… مرده هایی هستندآرزوی بازگشت به زندگی رادارندتاعمل صالحی انجام بدهند..اما هیهات! لبخندبزن: چون تو”خدا”را داری و اورا می پرستی وازاو طلب کمک میکنی… کسانی هستندکه برای گاو سجده میکنند. لبخندبزن: چون “تو”خودت هستی.. وخیلی ها آرزو دارند که چون”تو”باشند. لبخندبزن.. و همیشه لبخند بر لبانت داشته باش و خدا راشاکرباش وقناعت پیشه کن وبر تقدیر و مقدرات راضی و تسلیم باش..وهمیشه فرهنگ لبخند را درمحیط زندگی خودت منتشرکن.
دو شنبه 13 / 2 / 1393برچسب:, :: 3:9 :: نويسنده : سهیلا افشاری
عمری گشتیم به دنبال دست خدا برای گرفتن... غافل ار آنکه دست خدا ، دست همان بنده اش بود که نیاز به دستگیری داشت . . .
دو شنبه 13 / 2 / 1393برچسب:, :: 3:3 :: نويسنده : سهیلا افشاری
حکایت عجیبیست ، رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند. مردم نمی بینند و فریاد می زنند
دو شنبه 13 / 2 / 1393برچسب:, :: 2:59 :: نويسنده : سهیلا افشاری
منتظر لحظه مناسب نباش همین لحظه رو بگیر و مناسبش کن . . .
دو شنبه 13 / 2 / 1393برچسب:, :: 2:51 :: نويسنده : سهیلا افشاری
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی قصه عشق “انسان” بودن ماست . . .
دو شنبه 20 / 7 / 1392برچسب:, :: 1:59 :: نويسنده : سهیلا افشاری
جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.
دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. ... جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم. هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود. پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها ![]()
![]() نويسندگان |
|||
![]() |